باسمه تعالی
پلیس با مفهوم امروزی آن یک امر مدرن است و ابداً نسبتی با
یک جامعه تعالی جو و کمال طلب ندارد. یک جامعه مدرن است
که اقتضای وجود پلیس را دارد. از زمانی که تمدن اومانیستی
شروع به رشد نمود و انسانهایی لذت جو و منفعت طلب را درون
خود پرورش داد که به حداکثر سود و لذت اعتقاد داشتند و نسبت
تکنیکی میان خود و هستی برقرار نمودند ، انفجار امیال و غرائز
حکومتگران را بر آن داشت تا با نیرویی قهار و سرکوبگر جلوی
ویرانگری این واریته!! جدید از انسانها را بگیرند.
این پارادکس در فضای مدرن اینگونه تعریف شد که انسانها میبایست
جاه طلب و لذت جوی به غایت باشند و در این مسیر هیچ مانعی
(از قبیل موانع اخلاقی و انسانی) بر سر راه قرار ندهند و تا
میتوانند در راه اشباع این میل ویرانگر خود بکوشند اما از آنجا
که این موجودات (مثلاً انسانهای مدرن) بهر حال قرار است در
کنار یکدیگر زندگی اجتماعی داشته باشند و در صورت دست
زدن به حرکات اهریمنی و امپریالیستی در رفتارهای شخصی
خود همگنان خویش را نابود کرده و چیزی نمی پاید که این جوامع
مدرن و مدرن پرور از درون متلاشی خواهند شد پس بنابراین:
برای کنترل رفتارهای مدرن و کاپیتالیستی ایشان قانون به معنای
جدید آن تعریف شد. قانون در این جا عبارت بود از وسیله ای که
در مجادلات و درگیریهای اهریمنی میان مدرنها قضاوت کرده و مانع
درگیریهای عریان و بی حد و حصر میان آنها شود. صد البته برای
وضع این قانون به یک مجلس قانونگذاری نیاز بود که الان مورد
بحث من نیست و برای اجرای آن به لحاظ انتظامی به پلیس احتیاج
داشتند.پس پلیس در معنای مدرن آن یعنی نیرویی که قرار است
با توجه به ملاحظات سرمایه داری و سایر اقتضائات جوامع مدرن
از جمله نژاد پرستی تنیده در وجود ایشان و احترام به سرمایه و
سرمایه دار ، میان یک عده مدرن افسار گسیخته و شرور بایستد و
مانع سرشاخ شدنشان بشود.
طبیعتاً هر چه جوامع مدرنیزه تر میشوند تمایلات تخریبی و تهاجمی
در آنها رشد میکند چه به صورت قانونی و اتوکشیده آن در قالب
شرکتهای سرمایه داری و کمپانیهای بین المللی و چه به صورت
قانون گریزی ناشی از سرخوردگیهای اقتصادی و فرهنگی در قالب
شرارتهای مرسوم و ناهنجار اجتماعی. بدین ترتیب پلیس مدرن
تعریف شد. پلیسی که همواره در حال به روز کردن امکانات و
تجهیزات خویش برای مقابله با قانون گریزی ها و منفعت طلبی های
افراد است و این مسابقه بی پایان میان مدرنها و پلیس مدرن تا
پایان عمر مدرنیسم ادامه خواهد یافت.
کلیه جوامع بشری به اندازه ای که وارد تعفن زار مدرنیسم شوند
و به نسبتی که از این مردارگاه بهره بگیرند ناچار به پذیرش تبعات
ناگزیر آن از جمله جامعه مدنی ، قانون گرایی و پلیس مدرن
خواهند شد.